برخی از کارشناسان و متخصصان حوزه بانکی در انگلستان می‌پرسند که آیا نئوبانک‌ها و مدل‌های تجاری آنها می‌‌توانند بحران‌ها را پشت سر بگذارند. در این مقاله اظهارات مارون بکتار، مدیرعامل و رئیس بانک Synpulse انگلستان، درباره بحران‌های تهدیدکننده نئوبانک‌ها را می‌خوانیم. این اظهارات درست دو هفته پس از شروع سال ۲۰۲۳ صورت گرفته‌اند و می‌توانند نقاط آسیب‌ نئوبانک‌ها را آشکار سازند. مواردی که بکتار به آنها اشاره می‌کند، می‌توانند موجب اصلاح مسیر نئوبانک‌ها و بهبود عملکرد آنها شوند.

عدم ثبات اقتصادی مداوم و ارزش‌گذاری‌های متورم، تأثیر چشمگیری بر دورهای تأمین مالی فین‌تک دارند. ارقام مربوط به سال گذشته تصویر دلسرد کننده‌ای را نشان می‌دهند. طبق گزارش CB Insights، شرکت‌های فینتک در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۲ رقمی معادل ۲۰/۴ میلیارد دلار جذب کرده‌اند. این عدد تقریباً نیمی از مبلغ جمع‌آوری شده در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۱ است.

با کاهش شدید ارزش‌گذاری فین‌تک و سرمایه‌گذاری استارت‌آپ‌ها در سال ۲۰۲۲، همراه با تهدید رکود اقتصادی، این سؤال پیش می‌آید که آیا نئوبانک‌هایی که در طول همه‌گیری کووید-۱۹ به وجود آمدند، با شرایط بحرانی مواجه هستند؟

شیوع کووید-۱۹ نیازمند تغییرات فوری در صنعت خدمات مالی بود، به ویژه تقاضای جدید و فوری برای خدمات آنلاین بدون تماس. طبق آمار «استاتیستا»، تقریباً از هر پنج بانک (۱۸ درصد) یک بانک روش‌های پرداخت بدون تماس را برای تطبیق با خدمات دیجیتال راه‌اندازی می‌کنند.

همانطور که بانکداری از راه دور شروع به ترسیم مسیر پیش رو کرد، نسل جدیدی از نئوبانک‌ها – بانک‌های صرفاً دیجیتالی- موقعیت خوبی برای سرعت بخشیدن به دیجیتالی شدن خدمات مالی داشتند. اما از سال ۲۰۱۹ با افزایش تعداد نئوبانک‌ها در سراسر جهان، افرادی که وارد نئوبانک می‌شوند با چالش‌های جدیدی برای تضمین آینده خود روبرو هستند.

حتماٌ بخوانید: چرا پرداخت‌ بدون تماس در حال محبوب‌شدن است؟

نئوبانک‌ها با فشارهای اقتصادی مواجه هستند

با وجود اختصاص اعتبار بالا، تنها ۵ درصد از نئوبانک‌های امروزی در برابر ورشکستگی تاب آورده‌اند، چه برسد به این که بخواهند سود کنند. نئوبانک‌ها به سطوح بالایی از سرمایه‌گذاری وابسته هستند، اما با وجود رکود در گوشه و کنار بازار، سرمایه‌گذاران چک‌های کمتر و کوچک‌تری می‌نویسند. در واقع، بودجه جهانی فین‌تک در سه ماهه سوم سال گذشته ۳۷ درصد کاهش یافت.

با سرازیرشدن سرمایه کمتر به این بخش، و به ویژه برای فینتک‌هایی که هنوز کارایی سرمایه را ثابت نکرده‌اند، نئوبانک‌ها با راه سختی روبرو هستند. در همین حال، افزایش هزینه‌های زندگی ممکن است مردم را وادار کند برای رهایی از رکود، به سوی اولین حساب‌ بانکی خود عقب‌نشینی کنند. بسیاری از مردم یک حساب نئوبانکی «ثانویه» دارند، یک حساب بانکی که برای آنها در درجه دوم اهمیت قرار دارد. با این حال ممکن است برخی مایل باشند از این حساب چشم‌پوشی کنند و به بانک‌های سنتی رو بیاورند. این دو عامل شرکت‌های خدمات مالی را تحت فشار قرار می‌دهند، هزینه‌ها افزایش می‌یابند و سودآوری با کاهش روبرو می‌شود.

مدل‌های کسب و کار ناپایدار

مدل‌های تجاری زیربنایی نئوبانک‌ها در حال گذراندن آزمایش‌های نهایی هستند. نئوبانک‌ها به‌ عنوان یک کسب‌ و کار مبتنی بر پول، به سطوح بالایی از تأمین مالی ثابت متکی هستند. با این حال مدل درآمدی آنها آسیب‌پذیر است و هزینه جذب و حفظ مشتری نیز با افزایش رقابت افزایش می‌یابد.

اکثر نئوبانک‌ها دو چیز را ارائه می‌دهند: یک برنامه تلفن همراه و یک کارت نقدی (که توسط ویزا یا مسترکارت پشتیبانی می‌شود.) از آنجایی که آنها بیش از حد بر رشد تمرکز دارند و از رقبای خود جلوتر هستند، برای جذب کاربران به کارمزدهای پایین کارت و درآمد مبادله‌ای تکیه دارند و در نتیجه کارمزد عملیات اجرایی، کارمزد ماهانه، تراکنش‌ها و موارد مشابه را از دست می‌دهند. در عوض، مدل کسب‌ و کار آنها بر اساس تشویق مشتریان برای ارتقا به یک حساب ممتاز است که مزایای بیشتری را ارائه می‌کند، و هزینه‌های ماهانه را متحمل می‌شود. از طرف دیگر، آنها ممکن است مشتریان را در خدماتی مانند بیمه، رمز ارز و وام افزایش دهند.

چالش این است که تنها زیرمجموعه کوچکی از مشتریان به یک حساب ممتاز ارتقا پیدا می‌کنند. این در حالیست که افزایش فروش سایر خدمات، زمانی که همه نئوبانک‌ها اساساً بر روی همان خدمات ممتاز رقابت می‌کنند، دشوار است. با فرض این که نئوبانک‌ها برای کسب درآمد به این خدمات ممتاز متکی باشند، ماهیت افزودن این محصولات و خدمات گران‌قیمت به عرضه‌شان نشان‌دهنده اثر مرکب بر مبنای هزینه و ساختار آنها است که مانع از مسیر سودآوری آنها می‌شود.

نئوبانک‌هایی که مجوز بانکی خود را دارند طبیعتاً از انقباضات آتی در امان خواهند بود. در همین حال، آنهایی که برای پردازش تراکنش‌ها به یک بانک سنتی متکی هستند، شبیه به یک تولیدکننده خودروهای مسابقه‌ای F1 در کلاس جهانی هستند که باید برای لاستیک‌ها، چرخ‌های محرک و حتی راننده به رقبا تکیه کنند. اتکا به شخص ثالث برای اجزای اصلی، طبیعتاً نئوبانک‌ها را در برابر عوامل خارجی آسیب‌پذیر می‌کند.

مشکلات انطباق برای نئوبانک‌ها

امروزه نئوبانک‌ها نیز با نظارت بیشتر بر سیستم‌های انطباق خود مواجه هستند. قانونگذاران، در کنار بحران هزینه زندگی و افزایش کلاهبرداری‌های مالی، در حال بررسی نئوبانک‌ها هستند تا اطمینان حاصل کنند که آنها سیستم‌های ضد کلاهبرداری و انطباق مناسب را در اختیار دارند.

بسیاری از نئوبانک‌ها برای اطمینان از این که برنامه‌های انطباق آنها مطابق با محصولات جدیدی که ارائه می‌کنند تکامل می‌یابند، با چالش سختی روبرو هستند. فین‌تک‌هایی که مراحل اولیه راه‌اندازی را پشت سر می‌گذارند، عموماً فاقد منابع یک مؤسسه مالی سنتی برای کارمندان و راه‌اندازی سیستم‌های انطباق داخلی هستند  و بیشتر بر جایگاه‌های مدیریتی برای هدایت سریع محصولات جدید به بازار تمرکز می‌کنند.

با این حال، از آنجایی که مقررات با نوآوری دیجیتال در سراسر صنعت پیش می‌رود، نئوبانک‌ها باید روی تیم‌هایی سرمایه‌گذاری انجام دهند که می‌توانند این فرایندها را مدیریت کنند، اعتماد بیشتری نسبت به برند و محصولات خود به وجود بیاورند و تجربه سفر بهتری را برای مشتری ایجاد نمایند. اگر قرار است نئوبانک‌ها همپای همتایان سنتی خود قدم بردارند، باید به رعایت و تقویت اصول امنیتی در برابر جرایم مالی اهمیت کافی بدهند.

انتقام جالوت از بقیه کارت‌ها؟

تهدیدهای رقابتی برای نئوبانک‌ها از سوی ارائه‌دهندگان فعلی نیز در حال افزایش است، زیرا بانک‌های سنتی و غول‌های فین‌تک پا به پای نئوبانک‌ها در حال پیشروی هستند.

Chase UK، معادل نئوبانک مورگان استنلی، بیش از ۸ میلیارد پوند سپرده جذب کرد و تنها در هشت ماه پس از راه‌اندازی به نیم میلیون مشتری در بریتانیا رسید. در همین حال، غول‌های فین‌تک مانند PayPal هدف خود را برای تبدیل شدن به یک برنامه مالی کاملاً کامل کرده‌اند و طیف وسیعی از ویژگی‌های رقابتی را برای کسانی که در نظر دارند امور مالی خود را به سمت نئوبانک تغییر دهند، ارائه می‌کنند.

با افزایش رقابت از سوی بازیگران تثبیت‌شده، تمایز برای نئوبانک‌هایی که به دنبال تثبیت موقعیت خود هستند، کلیدی خواهد شد. کسب‌ و کارهای بزرگ‌تر طبیعتاً به مجموعه بزرگ‌تری از مشتریان دسترسی خواهند داشت، به این معنی که نئوبانک‌ها به خوبی می‌توانند بازار خاصی را هدف قرار دهند که توسط ارائه‌دهندگان جریان اصلی خدمات ضعیفی ارائه می‌کند. این امر می‌تواند به معنای تغذیه کسانی باشد که از نظر مالی در حاشیه هستند، کارگران شرکت‌کننده یا جوانان.

گزینه دیگر نئوبانک‌ها این است که خود را از طریق تجربه دیجیتال متمایز کنند. در حالی که بانک‌های سنتی با ارائه ویژگی‌ها و پاداش‌هایی وارد فضای نوین بانکداری می‌شوند، نقطه فروش منحصربفرد نئوبانک‌ها در توانایی آنها برای ارائه یک رابط کاربری جذاب و شخصی تعریف شده است. محصولات ارائه شده ممکن است یکسان باشند، اما مشتریان به طور طبیعی به سمت راهکارهایی گرایش پیدا می‌کنند که می‌توانند نیازهای آنها را برآورده کنند، و در استفاده از آنها روانی و آسانی را تجربه می‌کنند.

مزایای نئوبانک‌ها چند برابر است. اولا، آنها دارای حداقل هزینه‌های سربار هستند. بنابراین می‌توانند نرخ هزینه‌های خدماتی و اجرایی پایین‌تری نسبت به بانک‌های سنتی داشته باشند. ثانیاً، فناوری در ماهیت فرهنگی آنها قرار دارد، به این معنی که آنها می‌توانند سریع‌تر به تهدیدها یا فرصت‌ها واکنش نشان دهند. همچنین این امر به آن معنی است که آنها می‌توانند تجربه آسان‌تری از ورود و شناخت مشتری را همراه با ویژگی‌های نوآورانه مانند ابزارهای چشم‌انداز بودجه ارائه دهند.

ثالثاً، آنها به پایگاه مشتری گسترده‌تری دسترسی دارند، با موانعی کمتر برای ورود مشتریان با امتیازات اعتباری پایین‌ یا کسانی که نمی‌توانند نیازهای اعتبارسنجی در مدل بانکداری سنتی را برآورده کنند. نئوبانک‌ها برای بقا باید این مزیت‌ها را پرورش دهند تا از همتایان فعلی خود بهتر عمل کنند.

با این حال، هر دو طرف اکنون با تهدیداتی از سوی راهکارهای امور مالی تعبیه شده روبرو هستند که فضای بانکی را بازتعریف می‌کند. شرکت‌ها و برندهای غیر مالی به طور فزاینده‌ای ویژگی‌های مالی را به مشتریان خود ارائه می‌کنند، که ارتباط بانک‌های سنتی یا حتی نئوبانک‌ها را زیر سوال می‌برد. 

حتماً بخوانید: پرداخت تعبیه شده و محو تدریجی پول

نئوبانک‌ها به چه سمت و سویی می‌روند؟

دوران تأمین مالی «ارزان» گذشته است و ارائه خدمات با قیمتی کمتر از هزینه‌ها دیگر چندان قابل توجیه نیست. روشی که نئوبانک‌ها بر طبق آن راه‌اندازی می‌شوند نمی‌تواند مسیری سریع برای سودآوری ارائه دهد و میزان سرمایه نسبی به این معنی است که آنها باید به دقت در مورد حرکت بعدی خود فکر کنند. در واقع، حتی بزرگترین دورهای سرمایه‌گذاری در مقایسه با منابع مالی بانک‌های سنتی کمرنگ است.

برای بقای نئوبانک‌ها، نوآوری و تمایز عناصر کلیدی هستند. «گروه مالی آنت» یک نمونه عالی از یک نئوبانک است که فضای مالی چین را دگرگون کرده‌است و اکنون ۵۰ درصد بیشتر از گلدمن ساکس ارزش دارد. این امر به دلیل منحصربفرد بودن ارزش پیشنهادی آن امکان‌پذیر شده‌است: ترکیب رسانه‌های اجتماعی، تجارت الکترونیک و راهکارهای پرداخت نوین. آنت بزرگ‌ترین صندوق بازار پول در جهان است و مهم‌تر از آن این است که بازدهی مازاد وجوه را ارائه می‌کند، به این معنی که مصرف‌کنندگان پول را از حساب‌های جاری خود به کیف پول Alipay منتقل می‌کنند.

اکنون بیش از هر زمان دیگری، شانس بقای نئوبانک‌ها به تجربه و تعامل با مشتریان بستگی دارد. نئوبانک‌ها همچنان فرصتی برای ایجاد یک تغییر واقعی خواهند داشت و یا این که سایر بازیگران از این فرصت استفاده می‌کنند.

همانطور که نئوبانک ها در مورد آینده برنامه‌ریزی می‌کنند، انتظار می‌رود که شاهد ظهور شرکت‌های «با الویت فناوری» باشیم که از منابع مالی تعبیه شده استفاده می‌کنند و تجربه خدمات مالی بازسازی شده به پایگاه کاربران گسترده خود ارائه می‌دهند.

با بازگشت به نمونه بازار FS چین، می‌توانیم تصور کنیم که شرکت‌های رسانه‌های اجتماعی اقدامات جسورانه‌ای انجام می‌دهند و لایه تجربه FS را به خدمات خود اضافه می‌کنند. بنابراین آیا مثلاً توییتر می‌تواند دگرگون‌کننده بزرگ بعدی صنعت بانکداری باشد؟ باید صبر کنیم و ببینیم در آینده چه خواهد شد.