امروزه فناوری یکی از عناصر اساسی موفقیت صنعت خدمات مالی است. فناوری مالی (فینتک) به دنبال بهبود و خودکارسازی تحویل و استفاده از خدمات مالی است. فین‌تک از طریق استفاده از نرم‌افزارها و الگوریتم‌های تخصصی روی رایانه‌ها و گوشی‌های هوشمند به شرکت‌ها، صاحبان مشاغل و مصرف‌کنندگان کمک می‌کند تا عملیات مالی، فرآیندها و زندگی خود را بهتر مدیریت کنند. در این مقاله به این موضوع می‌پردازیم که چرا یک استراتژی موفق ادغام و یکپارچه‌سازی فینتک، عاملی حیاتی برای تقویت و تسریع رشد فینتک است؟

از لحاظ تاریخی، صنعت بانکداری در زمینه مدرنیزاسیون کند بوده است. این امر، بانک‌ها را با مجموعه‌ای از فناوری‌های مدرن مواجه می‌کند که یکپارچه‌سازی آن‌ها چالش‌برانگیز است. فینتک‌ها، طبق تعریف، حول فناوری‌های جدید و نوآورانه سازمان‌دهی شده‌اند که به‌طور خاص برای بهبود یا خودکار کردن ارائه خدمات مالی ساخته شده‌اند. بنابراین، ارزش اصلی یک فینتک به پلتفرم و فناوری پیشرفته آن مرتبط است.

استراتژی رایج یکپارچه‌سازی، بدهی فنی (technical debt) هدف (سن سیستم‌ها، پردازنده مرکزی و مراکز داده) را در میان ملاحظات دیگر ارزیابی می‌کند. همچنین، این استراتژی بر هرم کاهش هزینه‌های فناوری تمرکز دارد و بدهی‌های فنی، کلیدی برای دستیابی به هم‌افزایی است. ادغام‌کننده‌ها معمولاً از پایه هرم – زیرساخت و محاسبات کاربر نهایی – شروع می‌کنند و در نهایت تلاش‌های خود را به سمت وظیفه‌ی عظیم منطقی‌سازی اپلیکیشن هدایت می‌کنند.

با این حال، شرکت‌های فینتک معمولاً بدهی فنی قابل‌توجهی ندارند و اهرم ادغام به بلوغ و سطح امور مالی آن‌ها بستگی دارد. در حالی که بیشتر فینتک‌ها برای کار در فضای ابری ساخته شده‌اند، تحقیقات انجام شده توسط Accenture نشان می‌دهد که متوسط بانک‌های آمریکای شمالی تنها ۱۲ درصد از حجم کار خود را در فضای ابری انجام می‌دهند. اقتصاد معاملات فینتک اغلب به توانایی آن‌ها برای ورود سریع به بازار با محصولات یا ویژگی‌های جدید که توسط فناوری‌های مدرن و مدل عملیاتی فعال می‌شوند، گره خورده است. این امر مستلزم یک فرضیه است که رشد آتی را بر صرفه‌جویی در هزینه‌ها اولویت می‌دهد. علاوه بر این، به دلیل ماهیت فینتک‌ها و چشم‌انداز به سرعت در حالِ تغییر فناوری، سرعت آن‌ها برای دستیابی به این فرضیه قبل از انقضا حیاتی است. یکپارچه‌سازی همیشه یک مسیر خطی نیست و صرفاً تسریع در یکپارچگی فینتک و سیستم‌های ادغام‌کننده و مجموعه فناوری‌های لازم ممکن است به تحقق ارزش پیش‌بینی‌شده منجر نشوند.

همه این‌ها به این معنی است که ایجاد استراتژی یکپارچه‌سازی فناوری به همان اندازه که مهم است، احتمالاْ چالش‌برانگیز است. دو عامل کلیدی وجود دارد که بیشترین تأثیر را بر استراتژی یکپارچه‌سازی فینتک دارد.

۱.       زمان‌بندی ارتقای سیستم اصلی

در حال حاضر، بیشتر بانک‌ها در حال نوسازی و مدرن کردن پلتفرم‌های اصلی خود هستند. این بدان معناست که هدف مجموعه فناوری‌های ادغام‌شده در بهترین حالت، یک هدف متحرک است. حتی ممکن است اصلاً هدفی وجود نداشته باشد.

تقریباً هر بانکی در مسیر خود به سمت ابرها حرکت کرده است، اما تعداد کمی از آن ها بیش از چند فوت از زمین فاصله گرفته‌اند.

– مایکل ابوت (Michael Abbott)، مدیر ارشد اجرایی Accenture – رهبر بانکداری جهانی.

بسیار مهم است که بانک خواهانِ ادغام قبل از انجام یکپارچه‌سازی، ارزیابی کاملی از میزان تناسب ابزارها و سیستم‌های فینتک با ماهیت، دامنه و پیچیدگی سیستم‌های بانکی انجام دهد. اصلاح و ترمیم می‌تواند هزینه‌بر باشد یا برنامه‌ریزی برای یکپارچه‌سازی را مختل کند. سازمان‌های فناوری که وظیفه ادغام را به عهده دارند با شناسایی تفاوت‌ها در مجموعه‌ فناوری‌های لازم می‌توانند به طور مؤثر برنامه‌ریزی کنند. ملاحظات بیشتر برای مدل عملیاتی فناوری شامل حاکمیت، معماری و شیوه‌های تحویل است. شیوه‌های عملیاتی در مورد سرعت تصویب تصمیم‌ها و اجرای قراردادها، همراه با بهبود محصول نیز بسیار مهم هستند و به دلیل تأثیرشان بر زمان‌بندی و کارایی اجرا، می‌توانند بر تحقق ارزش مورد نظر تأثیر بگذارند.

۲.       بلوغ مهاجرت به ابر

ابر چیزی بیش از محاسبات مبتنی بر تقاضا، ذخیره‌سازی و شبکه ارائه می‌دهد، همانطور که ۱۰ سال پیش چنین بود. بر اساس گزارش Accenture، ابر یک سکوی پرتاب برای نوآوری و روش‌های جدید عملکرد هم هست. درک این موضوع می‌تواند نوآوری را تسریع کند. تغییر تدریجی و پیوسته به سمت ابر یک فناوری یکپارچه و یک توانایی است که از نیازهای در حال تغییر کسب‌وکار پشتیبانی می‌کند.

مهاجرت می‌تواند دشوار و کند باشد، زیرا هدایت سیستم‌های قدیمی پیچیده چالش‌برانگیز است. تغییر مدل‌های کسب‌وکار و عملیات، تکامل معماری، اپلیکیشن‌ها و داده‌ها، آموزش مجدد مهارت‌ها به نیروی کار و التزام به مقررات از جمله این چالش‌ها هستند. خطر سایبری نیز یک تهدید است. با این حال، مدیریت امنیت سایبری پیوسته رو به بهبود است، تا جایی که ارائه‌دهندگان ابر در تضمین امنیت از آنچه اکثر شرکت‌ها می‌توانند به صورت در محل و درون سازمانی به آن دست یابند، بسیار بهتر عمل می‌کنند. اما بسیاری از سازمان‌ها همچنان نگران از دست دادن یا به خطر افتادن داده‌ها هستند. همچنین، وقتی صحبت از انتقال داده‌های کارمندان و مشتریان به فضای ابری می‌شود، حساسیت بیشتری به خرج می‌دهند.

یک استراتژی موفق یکپارچه‌سازی فینتک چگونه باید باشد؟

Accenture معتقد است که دو رویکرد یکپارچه‌سازی فناوری باید به صورت موازی اجرا شوند.

اولی یک استراتژی یکپارچه‌سازی سنتی است که در آن ملاحظات یکپارچه‌سازی فناوری اطلاعات (IT) اهمیت خود را حفظ می‌کند و فعالیت اصلی بهینه‌سازی زیرساخت‌ موجود برای تکرارپذیری آن‌ است. در اینجا، بانک‌ها با مدیریت تغییر پیش می‌روند تا از حفظ و نگهداری سیستم‌ها و رشد آن‌ها اطمینان حاصل کنند. شیوه‌نامه استاندارد برای اجزای غیرمتمایزکننده مانند ایمیل، امور مشارکتی و ذخیره‌سازی بسیار خوب عمل می‌کند. بانک‌ها باید بتوانند این حوزه‌ها را به سرعت و کارآمد اجرا کنند. برای یکپارچه‌سازی عملکردی حوزه‌هایی مانند امور مالی، منابع انسانی و حقوقی، هدف باید اطمینان از این امر باشد که فناوری سد راه نیست. یکپارچه‌سازی در خلاء اتفاق نمی‌افتد. همیشه نیاز به ایجاد تعادل بین آنچه ادغام می‌شود در برابر برنامه‌های ساختاری در حال حذف وجود دارد.

رویکرد دوم یکپارچه‌سازی پلتفرم یا محصول واقعی فینتک است. در اینجا، استراتژی یکپارچه‌سازی فناوری نمی‌تواند مانع از توسعه‌ای شود که برای پیش بردن رشد ضروری است. با فرضیه درآمد محور و ناتوانی در توجیه ادغام بر اساس صرفه‌جویی در هزینه، بررسی استراتژیک و عمیق پتانسیل رشد و بازار، یک مکمل حیاتی برای تجزیه و تحلیل انجام شده در طی راستی‌ آزمایی و ارزیابی صلاحیت‌ها است. مهندسی محصول و نقشه‌های راه محصول، اهرم‌های مهمی در مقیاس‌سازی فناوری بوده، به عنوان نقاط اتصال و رابط بین سیستم‌ها و برنامه‌های موجود عمل کرده و رشد مورد نیاز را ارائه می‌کنند. برای دستیابی به این هدف – و برای اطمینان از اینکه استعدادهای متمایز ناشی از فینتک همچنان درگیر بوده و فعالیت دارند- چشم‌انداز و نقشه‌های راه باید به صورت مشارکتی توسعه یابند.